استراتژی قرآن در برابر انحرافات اجتماعی
 
گاهی اوقات مناجات

بررسی زمینه‌ها و عوامل وقوع انحرافات اجتماعی از مسائل مهمی است که جامعهشناسان و دیگر اندیشمندان مسائل انسانی، اهتمام خاصی به آن نشان داده‌اند. تلاش آنـها در حوزه‌های مختلف نـظری و میـدانی جهت تبیین کجروی مجموعه‌ای از نظریه‌های مختلف را شکل داده است که هر یک به نوبه خود متأثر از زمینه‌های محیطی، فرهنگی و حتی ایدئولوژیکی بوده‌اند. این قبیل کندوکاوها، بیانگر علاقه فطری جامعه انسانی برای رسیدن به یک زندگی بهنجار، سالم و به دور از کجروی‌ها است.
قرآن کریم که عهده‌دار هدایت انسان و راهنمایی او برای رسیدن به ارزش‌ها و فضیلت‌ها است، از یک سو ضد ارزش‌ها و ناهنجاری‌ها را بیان فرموده و از سوی دیگر زمینه‌ها و عوامل آن را تشریح نموده است. تحلیل و بررسی رویکرد قرآن در تبیین کجروی توانایی محقق را در شناسایی واقعبینانه عوامل آن قرین موفقیت و کامیابی قرار داده و همچون چراغی راهگشای تحقیقات میدانی است.

این قبیل از تلاش‌ها هرچند سابقه‌ای دیرین در بستر تاریخ و دفتر معرفت دارد، اما به جهت گستردگی موضوعات اجتماعی و بیگانگی بخش وسیعی از ادبیات علوم اجتماعی نسبت به مبادی، مفروضات و مفاهیم اسلامی، هنوز در ابتدای راه است. در این نوشتار سعی شده است، تا اصول کلی این تبیین از دیدگاه قرآن کریم ترسیم شود.

در تبیین کجروی نظریه‌های متفاوتی وجود دارد که هر یک از منظر خاصی به بررسی آن پرداخته‌اند، به تعبیر «گیدنز» هر یک از این رویکردها به درک برخی از جنبه‌های جرم یا بعضی از انواع آن کمک می‌کند.[1] رویکردهای مختلف زیسـت‌شـناختی، روان‌شـناختی و جامعه‌شـناختی، انبـوهی از نظریـه‌ها را مطرح می‌کنند که در عین بهرهمندی از نقاط قابل توجه و مفید، از محدودیت در حوزه دانش و داده‌ها رنج می‌برند. هر چند توجه به این نظریه‌ها و نقد و بررسی آنها کار شایسته و لازمی است، اما مناسب این مجال نیست، لذا با اکتفا به برخی از نقاط قابل توجه، علاقمندان را به منابع مربوطه ارجاع می‌دهیم.[2]
در رویکردهای مختلف تبیین کجروی از دیدگاه جامعه شناسی، نکاتی وجود دارد که با تأمل و ایجاد تغییر و اصلاح در آنها، می‌توان به منزله برخی از اصول و مبانی نظری بحث مورد استفاده قرار داد که به بعضی از موارد آن اشاره می‌گردد.

عوامل فردی:

الف) شرایط فیزیولوژیکی

شرایط خاص فیزیولوژیکی، ژنتیکی، سنّی، جنسیتی و ...، در فراهم ساختن زمینة برخی از کجروی‌ها برای بعض افراد، نباید مورد غفلت قرارگیرد. فشارهای ناشی از این عناصر جسمی، هرچند نیازمند پایه‌های اجتماعی و زمینه‌های روانی است، اما در فرایند شکل‌گیری شخصیت ورفتار حائز اهمیت است.
آن دسته از عوامل روان‌شناختی که به بیماری شبیه‌تر است، مانند: روان‌پریشی، روان‌رنجوری و روان‌نژندی، هر چند می‌توانند، منشأ برخی از ناهنجاری‌های رفتاری باشند، ولی گستره آن محدود بوده و برخی در حوزه پزشکی و روان پزشکی می‌گنجند.

ب) شخصیت انسانی

در قبال همه نظریه‌هایی که رویکردی روان شناختی دارند، فرض بنیادین ما در تبیین انحراف، توجه به محوریت شخصیت انسان با نگاه به ویژگی‌های زیستی، وراثتی و بخصوص تربیتی، اجتماعی و ساختاری خواهد بود. با توجه به این مبنا، هر چه نظارت «من انسانی»، «قدرت گزینش» و «انتخاب» در رفتار بیشتر باشد، به همان میزان مسئولیت او در مقابل عملکرد خویش بیشتر و هر قدر دامنه این انتخاب از جهات مختلف شخصیتی و اجتماعی تنگتر باشد، مسئولیت انسانی او کمتر خواهد بود.

عوامل اجتماعی:

الف) جامعه پذیری

بر اساس نظریه‌هایی که رهیافت «جامعه‌پذیری»[3] دارند، هرگاه افراد ارزش‌های منتهی به انحراف را بیاموزند و آنها را درونی کرده، در مقام کنش و رفتار همان را انجام خواهند داد.
جامعه‌پذیری ارزش‌های انحرافی از طرق مختلفی، همچون زندگی کردن در محلّه‌های بزهکاری و ارتباط برقرار کردن با آنها صورت می‌گیرد، یادگیری این ارزش‌ها از طریق فرآیند کنش متقابل با دیگران انجام می‌شود، همان طوری که «شاووساترلند» بیان نموده است،[4] البته مشروط بر اینکه ارزش‌های آن نواحی یا افراد به فرد منتقل شده و شخص آن را پذیرفته و مبنای عمل قرار دهد.

ب) فشار ساختاری

گاهی کجروی حاصل فشار ساختاری حاکم بر محیط اجتماعی می‌باشد. بسیاری از افراد ممکن است، قدرت مقاومت،هدایت و کنترل این فشار ساختاری را نداشته باشند، در نتیجه به اقتضای زمینه‌های اجتماعی، دست به کجروی می‌زنند. منشأ این الزامات ساختاری ممکن است، وجود فاصله و عدم هماهنگی بین وسایل اجتماعی و اهداف باشد، آن طوری که «مرتن» می‌گوید[5]، حتی در چنین شرایطی ممکن است، خرده فرهنگ بزهکاری پدید آید.

ج) برچسب کجروی

اگر در جامعه برچسب انحراف و کجروی بر فردی زده شود، به میزان شدت وقاحت و زشتی آن، از حیثیت و آبروی اجتماعی فرد کاسته می‌شود. مرحله بعدی، واکنش فرد در مقابل این برچسب است. برخی از نظریه پردازان[6] معتقدند، انحرافی برچسب است که از ناحیه گروههای صاحب نفوذ و قدرت انجام گیرد، این نظر برای برخی اعتبار ندارد، آنان معتقدند واکنش فرد در برابر برچسب انحراف، تابع عوامل مختلفی نظیر شخصیت، ایمان، تعهد، احساس مسئولیت در اصلاح، بازسازی خویشتن و نیز عوامل و موانع اجتماعی جهت بازسازی یا ادامه ناهنجاری مهم می‌باشد.

د‍) کنترل اجتماعی

اگر کنترل اجتماعی به معنای کلی و فراگیر در نظر گرفته شود، شامل هر گونه نظارت اجتماعی در سامان دادن شخصیت و رفتار فرد می‌شود، اعم از نظارت والدین بر فرزند، نظارت محیط‌های آموزشی و پرورشی، نظارت اجتماعی به صورت فراگیر در ساختارهای مختلف جامعه و نظارت عموم مردم بر یکدیگر؛ در این صورت کنترل اجتماعی بهترین رهیافتی خواهد بود که مهمترین و عام‌ترین عناصر و عوامل انحراف را تببین می‌کند. به هر میزانی که این کنترل تضعیف و کارکرد خود را از دست دهد، زمینة بیشتری برای ناسازگاری و انحراف اجتماعی فراهم می‌گردد. با این وجود، کنترل اجتماعی به معنای «دورکیمی»[7]، تنها یک پایه و بخشی از تبیین پدیده کجروی یا میزان کجروی می‌شود و شامل همه موارد نمی‌شود.

البته هرقدر کنترل درونی‌تر باشد، تأثیر آن در هنجارمند شدن فرد بیشتر است. توجه به فرد یا افراد مهم، اهمیت به ایمان و تعهد به ارزش‌ها و آرمان‌های یک گروه، از عوامل مهم درونی کردن کنترل است. حال اگر افراد مهم یا ارزش‌های یک گروه از ناهنجاری محسوب شوند، باعث تسریع وقوع کجروی خواهند شد، ولی در صورتی که افراد مهم یا ارزش‌های یک گروه بهنجار بوده و مطابق ارزش‌های انسانی باشند، لکن فرد آنها را در خود درونی نکند، در این صورت کنترل درونی انجام نگرفته و زمینه انحراف فراهم خواهد شد.

عوامل انحرافات از منظر قرآن کریم

بنابر آنچه گذشت توجه و حساسیت در دستیابی به رویکرد قرآنی برانگیخته می‌شود و با ملاحظه آیات قرآن می‌توان نسبتی که بین انسان و انحراف ایجاد می‌شود را به سه دسته ذیل تقسیم نمود:
الف) آیاتی که بر تأثیر شخصیت، ویژگی‌های روانی و نقش زمینه‌های ژنتیکی و غریزی در وقوع انحرافات اجتماعی دلالت دارند.

ب) آیاتی که تأثیر عوامل فیزیکی و متافیزیکی را در کجروی تأکید می‌کنند.

ج)  آیاتی که بیان‌گر تأثیر عوامل و زمینه‌های اجتماعی در کجروی می‌باشند.

هر چند عمده نظر در این تحقیق به زمینه‌ها و عوامل اجتماعی انحراف است، اما به صورت اختصار به دو دسته نخست هم اشاره می‌شود.

الف)  شخصیت و ویژگی‌های روانی

انسان از حقیقتی به نام «روح» یا «من» برخوردار بوده که شخصیت وی را تشکیل میدهد. این حقیقت دارای قوا و نیروهای متعددی است که مهمترین آنها چهار قوه «عقل»، «وهم»، «غضب» و «شهوت» می‌باشد.[8] رفتار انسان به چگونگی شخصیت او بر می‌گردد. «قُل‌ کل یعمل عَلی شاکلته»،[9]«بگو هر کس طبق سرشت و شخصیت خود عمل می‌کند». اثبات محوریت شخصیت انسان و استقلال او در گزینش و انتخاب رفتار، از اصول مسلّمی است که بسیاری از آیات به وضوح بر آن دلالت دارد. مثلاً آیاتی که مسئولیت عواقب رفتار آدمی را متوجه خود او می‌داند و به طور طبیعی نقش استقلالی او را در شکل دهی رفتار خویش، امری مسلّم لحاظ می‌کند:

«من عمل صالحاً فلنفسه و من اَساء فعلیها»،[10]«هر کس رفتار شایسته انجام دهد به نفع خود و هر که عمل زشت انجام دهد، به ضرر خویش انجام داده است». من یعمل سوأً یجز به»،[11]«هر کس کار ناشایست انجام دهد، به همان جزا داده شود».از سوی دیگر نفس آدمی دارای قوا و نیروهای درونی است که هر یک در سامان دادن شخصیت و رفتار او نقش چشمگیری دارند. یکی از این نیروها، عقل است. بکارگیری این قوه باعث بیداری و بهنجاری آدمی است. قرآن کریم با توبیخ افراد نابهنجار، سعی می‌کند، توان عقلانی و خردمندی آنها را در نظارت بر رفتار خود تحریک کند:
«
اُف لکم و لما تعبدون من دون الله افلا تعقلون»،[12]«اف بر شما و بر معبودهایی که به غیر از خدا دارید، آیا عقل خود را بکار نمی‌اندازید». مقصود از عقل، همان عقل حسابگری نیست که صرفاً در پی سود و زیان مادی باشد، بلکه مراد، عقل جستجوگر و خردورزی است که دنبال کشف حقیقت و تمییز آن از مجاز و سراب است.

از دیگر قوای درونی انسان، قوّه خشم و غضب است. این نیرو هرگاه با کنترل و نظارت عقلانی انسان تعدیل نشود، چه بسا منشأ بسیاری از ناهنجاری‌ها و کنش‌های پرخاشگرانه می‌شود:
«
اذ جعل الذین کفرا فی قلوبهم الحمیّة حمیّة الجاهلیة»،[13]«آنگاه که کافرین آتش غضبی از نوع جاهلیت را در دل‌های خود افکندند...«.

از دیگر قوای درونی انسان شهوات است، رهایی و عدم تربیت آن می‌تواند، بسیاری از اصول ارزشی را قربانی اشباع نیازهای خود نماید:  «و یرید الّذین یتّبعون الشهوات ان تمیلوا میلاً عظیماً»،[14]«و کسانی که از شهوات پیروی می‌کنند، خواهان انحرافی بزرگ (هتک نوامیس و حدود الهی) هستند».
بنابراین با توجه به استعداد، نیرو و شخصیت آدمی نمی‌توان به بهانه تأثیر پذیری فرد از جامعه و اجتماعی بودن رفتار او، چنین هویتی را در کنش‌های اجتماعی مورد تردید قرار داد. فراتر از فشارهای هنجاری و ساختاری جامعه، عاملی تعیین کننده در رفتار فرد وجود دارد که کاملاً فردی است، هر چند تربیت و شکل‌گیری آن تحت تأثیر عوامل مختلف وراثتی، طبیعی و اجتماعی است؛ این چیزی جز شخصیت انتخابگر و گزینش کننده انسان نیست.

درباره تأثیر ویژگی‌های ژنتیکی در کجروی شاید آیات صریح و روشن نباشد، اما از برخی از آنها مانند: «... و لا یلدوا الاّ فاجراً کفّاراً»،[15]«... و جز فرزندان پلیدکار ناسـپاس نزاینـد» چنیـن برداشـت می‌شـود. از روایـات معصـومین علیهم‌السـلام سفارش‌هایی در زمینه‌های مختلف از قبیل غذا، مال حلال، انتخاب همسر و توجه به نسل و نظایر آن آمده است، می‌توان تأثیر آنها در وراثت و تأثیر وراثت در شخصیت و رفتار فرد را بهخوبی استدلال نمود.

ب) عوامل فیزیکی و متافیزیکی

مقصود از عوامل فیزیکی، اموری مادی است که بیرون از روح و روان فرد بوده، ولی از طریق تأثیر در شخصیت انسان، مؤثر در رفتار انحرافی می‌شود. عوامل مادی و فیزیکی مزبور را از دو جهت کمیت و کیفیت می‌توان مورد بررسی قرار داد:

الف)- افزایش یا کمبود کمی عوامل مادی مثل، خوراک، پوشاک، مسکنو ...، در سوق دادن روان و شخصیت فرد، به ناهنجاری مؤثر میباشد:

«کلاّ انّ الانسان لیطغی ان راه استغنی»،[16]«همانا انسان (شکر نعمت‌های الهی را بجا نمی‌آورد، بلکه) بنای سرکشی پیش می‌گیرد، چون خود را بی‌نیاز از خدا می‌ببیند».
افراط در تنوع طلبی و غرق شدن درمال اندوزی و به تبع آن فراموش کردن وظایف مربوط به مال و ثروت، کمترین آسیب‌هایی است که از زراندوزان و دل سپردگان به تکاثر اموال پیش‌بینی می‌شود:
«
منّاع للخیر معتد اثیم عتّل بعد ذلک زنیم ان کان ذامال و بنین اذا تتلی علیه ایاتنا قال اساطیر الأوّلین»،[17]«مانع خیر، متجاوز، گناه‌پیشـه-گستاخ گذشته از آن، زنازاده- به صرف این که مال و پسر دارد، چون آیات ما بر او خوانده شود، گوید: افسانه‌های پیشینیان است».
فقر و کمبود امکانات مادی هم از زمینه‌های کجروی است، لذا قرآن کریم کسانی را که در شرایط سخت مالی و اقتصادی، هنگام بیماری و جنگ، خود را کنترل می‌کنند و صبر و مقاومت پیشه می‌گیرند، می‌ستاید. از این بیان قرآن چنین بر می‌آید که در چنین شرایطی، زمینه بروز کجروی در انسان موجود می‌باشد:

« والصّابرین فی الباساء والضرّاء و حین الباس اولئک الّذین صدقوا...»،[18]«و کسانی که در فقر و بیماری و هنگام جنگ، صبـر و مقاومت پیشـه می‌کننـد، آنها راستگویانند». روایات معصومین علیهم السلام، مملو از چنین مضامینی است. در روایتی از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده که «العسر یفسد الأَخلاق»،[19]«تنگدستی مایه‌های اخلاق را فاسد می‌کند»

ب)- بعضی از عوامل مادی، دارای کیفیت و ویژگی خاصی است که در شرع از حرمت و ممنوعیت برخوردار است. «الذین یأکلون الرّبا لا یقومون الاّ کما یقوم الذی یتخبّطه الشیطان من المسّ»،[20] «کسانی که ربا خوارند، (در زندگی خود) برنمی‌خیزند، مگر به مثل فردی که از مسّ شیطان دیوانه شده (و اموراتش مختل گشته) است



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان گاهی اوقات مناجات و آدرس forghan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 9
بازدید کل : 5729
تعداد مطالب : 10
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1